ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

دات بلاگ دات آی آر
ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

سید مرتضی آوینی در مقاله اسلامیت یا جمهوریت؟ :
«جمهوری اسلامی» تعبیری نیست که از انضمام این دو جزء -جمهوریت و اسلامیت - حاصل آمده باشد و چنین دریافتی از همان آغاز بر یک اشتباه غیر قابل جبران بنا شده است. «جمهوری اسلامی» تعبیری است که بنیانگذار آن برای «حکومت اسلامی آن سان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد» ابداع کرده است و تعبیر جمهوری اسلامی اگر چه حد و رسم این نظام را تبیین می کند ، اما در عین حال از اظهار ماهیت و حقیقت آن عاجز است. ذهن انسان امروز به مجرد مواجهه با تعبیر «جمهوریت» متوجه پارلما نتاریسم و انواع دموکراسی می شود، و اما در مواجهه با تعبیر «اسلامیت» هیچ مصداق روشن و یا تعریف معینی نمی یابد، چرا که اسلام ، به مثابه یک نظام حکومتی ، بر هیچ تجربه تاریخی از دنیای جدید استوار نیست. تجربه تاریخی صدر از اول نیز صورتی مدون ندارد و در نسبت با انواع نظام های حکومتی در دنیای جدید تعریف نشده است.

پیام های کوتاه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استکبار» ثبت شده است

اولین سفر رییس جمهور محبوب کشورمان به نیویورک برای شرکت در جلسه عمومی سازمان ملل با تمامی حرف ها و حدیثها به پایان رسید و جنجالها و انتقاداتی به دلیل بعضی رفتار های ایشان از سوی طیف مقابل جریان حاکم  و مقامات ارشد بر پا شد. آنچه که این انتقادات را برانگیخت ماجرای تماس تلفنی آقای روحانی با رییس جمهور امریکا بود که فارغ از اینکه کدام یک از طرفین آغازگر این تماس بوده اند و صرف تماس تلفنی خود قابل تامل است و حداقل آسیب آن کاهش وجهه انقلابی ایران است که این ادعا را می توان در برنامه های ویژه ای که رسانه های جهان با عناوینی چون HISTORIC PHONE CALL (تماس تلفنی تاریخی) به موضوع تماس بین طرفین می پرداختند و همچنین با جوسازی های روزنامه ها و سایتهای داخلی حامی جریان حاکم، اثبات کرد.

این در حالیست که صفت انقلابی بودن و انقلابی ماندن و انقلابی گری مورد تاکید رهبر معظم می باشد. بعلاوه استراتژیست ها و ژورنالیست های ایالات متحده این تماس تلفنی و اقدامات عادی سازی رابطه با این کشور را حاصل تحریم های گسترده علیه ایران دانسته و بر افزایش آن حکم می کنند. با این همه، اقدامات رییس جمهور محترم و از جمله تماس تلفنی را با توسل به راهبرد نرمش قهرمانانه می توان توجیه کرد ولی ازآنچه که نمی توان گذشت اظهارات ایشان ]جناب ریسس جمهور[ پس از بازگشت به میهن و در حاشیه جلسه هیات دولت هدف از قبول تماس تلفنی آقای اوباما را چنین بیان کرد:

«صحبت این بود که مثلا ملاقات چند دقیقه‌ای بین ما در یکی از راهروهای مجمع عمومی سازمان ملل و یا در حاشیه یکی از جلسات انجام شود، البته من موافق این نبودم و این موضوع نیز عملی نشد.»

روحانی ادامه داد: «بحث‌ها در این زمینه ادامه داشت و بعد از روز سه‌شنبه جوی در رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های آمریکایی ایجاد شد مبنی بر این‌که ایران در این سفر آمریکا را تحقیر کرده است و یا این‌که روحانی دست رد به اوباما زده است و کاخ سفید تحقیر شد. من از این حرکت و روند رسانه‌ها که شاید بخشی از آن طبیعی بود و بخشی از آن را مخالفین و صهیونیست‌ها دامن می‌زدند، خوشحال نبودم؛ چرا که اساسا بحث تحقیر نیست و من در مصاحبه‌ای که انجام دادم به این موضوع اشاره کردم. درخواست ملاقاتی بود، ما با ملاقات مشکلی نداشتیم، ولی مقدمات و شرایط لازم در این زمینه فراهم نشد.»

آنچه که از این جمله برداشت می شود این است که ایشان موافق تحقیر مستکبری همچون امریکا نیست و خدای ناکرده هرگز این چنین قصدی ندارد و علت قبول تماس تلفنی این بوده است تا به کدخدای دنیا نشان دهد ایران بچه خوبی است و هیچ کاری- از جمله تحقیر- با هیچ کشوری ولو ستمگر یا مستکبر ندارد و سرش مشغول خود است.

بنده قصد تبیین استراتژی یا نصیحت و انتقاد ندارم وصرفا جمله ای را یاد آوری می نمایم:

«ریشه کن شدن استکبار، مقصد انبیا.»

«همه انبیا آمدند و با قلدرها دعوا کردند. البته آنهایى که مى‏خواهند انبیا را قبول نکنند و وابستگان به انبیا را محکوم کنند، آنها مى‏گویند که دین براى این است که مردم را تخدیر کند، اینها تخدیر مى‏کنند و قدرتهاى بزرگ مى‏چاپند. ولى هرکس نگاه کند به سیره انبیا از صدر عالم تا حالا، مى‏بیند که آنى که اطراف انبیا جمع شدند مظلومها هستند، آنى که مقابل انبیا بودند قلدرها بودند. ما هیچ نبى‏اى را سراغ نداریم که با یک قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش. و هیچ وصى نبى‏اى را سراغ نداریم که ساخته باشد به ضد ملت خودش. این سیره انبیا از صدر عالم تا زمان خاتم همین بوده است که در مقابل این قدرتهایى که ظالم بودند- منتها هر کدام در یک محیطى بودند- از آنجا شروع کردند. حضرت موسى در یک محیطى بوده از آنجا شروع کردند. لکن مقصد این بوده است که ریشه استکبار را از جهان بکنند و مردم را از این ظلمهایى که بر ایشان مى‏شود نجات بدهند. از این جهت، دو طایفه به شما توجه دارند: یک طایفه مستکبرین و سودجوها و طوایفى که به آنها وابسته هستند. آنها را توقع نداشته باشید که با شما صلح بکنند، آنها هم نخواهند صلح کرد. آنها همه‏شان همان برنامه «فرعون» ها را دارند که سر سازش هیچ ندارند و یک دسته هم مستضعفین جامعه هستند که اکثریت و یک اکثریت محروم هستند، این دسته هم با شما هستند ...»

صحیفه امام    ج‏15   ص 507   

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۳۹
میم په به