ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

دات بلاگ دات آی آر
ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

سید مرتضی آوینی در مقاله اسلامیت یا جمهوریت؟ :
«جمهوری اسلامی» تعبیری نیست که از انضمام این دو جزء -جمهوریت و اسلامیت - حاصل آمده باشد و چنین دریافتی از همان آغاز بر یک اشتباه غیر قابل جبران بنا شده است. «جمهوری اسلامی» تعبیری است که بنیانگذار آن برای «حکومت اسلامی آن سان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد» ابداع کرده است و تعبیر جمهوری اسلامی اگر چه حد و رسم این نظام را تبیین می کند ، اما در عین حال از اظهار ماهیت و حقیقت آن عاجز است. ذهن انسان امروز به مجرد مواجهه با تعبیر «جمهوریت» متوجه پارلما نتاریسم و انواع دموکراسی می شود، و اما در مواجهه با تعبیر «اسلامیت» هیچ مصداق روشن و یا تعریف معینی نمی یابد، چرا که اسلام ، به مثابه یک نظام حکومتی ، بر هیچ تجربه تاریخی از دنیای جدید استوار نیست. تجربه تاریخی صدر از اول نیز صورتی مدون ندارد و در نسبت با انواع نظام های حکومتی در دنیای جدید تعریف نشده است.

پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلابی» ثبت شده است

مدتی است که مداح انقلابی اهل بیت، دکتر میثم مطیعی در بین جوانان انقلابی جایگاه ویژه ای باز کرده است و ایشان را جزو یکی از رهبران جربان فرهنگی انقلاب قرار داده اند و همین امر باعث شده است هیئات این بزرگوار از رونق خاصی برخوردار بوده و چند فاکتور آن نسبت به سایر هیئات موجود و فعال متفاوت باشد و هر کسی که پای ثابت هیئت و یا قطعه های مداحی ایشان باشد این مطلب را تصدیق خواهد نمود. آنچه باعث تفاوت و تمایز ایشان با سایرین شده است چند عامل مهم میباشد که  در ذیل به صورت مختصر به آنها پرداخته میشود:

1.اولین عامل سطح سواد و مطالعه ایشان است. آنچه از شرکت در جلسات ایشان میتوان دریافت این است که ایشان مقاتل مختلف را مطالعه نموده و آنچه در روضه ها و مدح هایشان نقل میکند مطابق با تاریخ و مقاتل و مستند میباشد. با توجه به سطح بالای علمی و درک و فهم نسل جوان این عامل از اهمیت خاصی برخوردار بوده و تاثیر بسزایی در جذب جوانان دارد چرا که این نسل –باصفات مذکور- پذیرای هر نوع نقل تاریخ به صورت تحریف شده، من در آوردی و سر هم کرده نیست.

2.عامل دوم اجرای قطعات به چند زبان است. مطیعی نغمه  های زیادی به صورت مرکب به زبان فارسی و عربی میسراید و تاثیر بسزایی علاوه بر داخل، در بین جوانان سایر کشورها از جمله کشورهای جبهه مقاومت، در عراق، لبنان، سوریه، بحرین، یمن و ... داشته و مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است به طوریکه به ایشان لقب آهنگرانِ محور مقاومت را داده اند و همین امر باعث شده است تا چهره و صدایی بین المللی محسوب شود. البته در اینجا ضعفهایی دیده میشود که به آن اشاره میگردد: مداحی یکی از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار شیعیان محسوب میشود پس باید طوری برنامه ریزی کرد تا از این ابزار به صورت حداکثری استفاده کرد. ایشان قطعات مداحی خود را به زبانهای فارسی و عربی اجرا میکند اما نسبت به شیعیان اردو زبان و آذری زبان کم توجه هستند و این مسئله از ضعف های مهم ایشان است. به غیر از آذری زبانان ایران، کشور جمهوری آذربایجان با ترکیب جمعیتی 85% شیعه دومین کشور با بیشترین جمعیت شیعه است. ولی با وجود این مهم، مورد غفلت قرار گرفته است. کشور جمهوری آذربایجان با وجود نقاط مشترک فرهنگی از جمله دین و مذهب و همچنین اشتراک زبان با بخشی از ایرانیان ترک و آذری زبان و همچنین سایر مشترکات عمیق فرهنگی مورد غفلت مابوده و همین باعث شده تا پای بیگانگان در آنجا به وضوح دیده شود و تاثیرات آن ملموس باشد. هرچند وی قطعه مشترکی فارسی-عربی-ترکی در محکومیت آل سعود اجرا نموده اند اما این برای چنین جمعیتی ناچیز بوده و جای کار بسیاری دارد. البته میتوان از این یک قطعه به عنوان شروع یک حرکت یاد کرد. مطالب فوق پیش زمینه ای را فراهم نمود تا به عامل سوم که مهمترین عامل موفقیت ایشان در عین حال محل کم کاری ایشان و یا بهتر بگویم مجموعه ایشان است بپردازیم.

3. وجه تمایز بسیار مهم و واضح ایشان با سایرین در اشعار مورد استفاده است. ایشان از چند شاعر انقلابی با سطح علمی بالا ازجمله میلاد عرفان پور و محمد مهدی سیار – که از دوست و همکلاسی جناب میثم مطیعی در دانشگاه امام صادق(ع)هستند- استفاده مینماید و اشعار عربی را از چند  شاعر عرب زبان از کشورهای عرب زبان همسایه همچون خانم آیات القرمزی، جناب احمد حسن الحجیری و سایر شاعرانی که نامشان برده نمیشود و به صورت گمنام شعر سروده و در اختیار مداح انقلابی قرار میدهند، کمک میطلبد و به دلیل اینکه خود این شاعران انقلابی اند اشعار شان نیز انقلابی سروده میشود. با صرف نظر از هیئات سکولار که هیچ دل خوشی به سیاست و انقلاب و جمهوری اسلامی ندارند، حتی آن هیئاتی که اعتقاد به انقلاب دارند نیز کمتر دیده میشود که اشعار استفاده شده در آن جلسات با شعارها و آرمانها و ارزشهای انقلابی در هم آمیخته باشد. به این معنی که در عین اینکه مدح و عزای حسینی است انقلاب اسلامی را در امتداد راه امام حسین (ع) بجویند. در هیئات مذکور نهایت کاری که برای نشان دادن اعتقاد به انقلاب ممکن است انجام دهند چسباندن تمثال حضرات ائمه خمینی و خامنه ای در محل هیئت و دعا برای ایشان در آخر جلسه است و تفاوت اصلی همین جاست که (( کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا)) در اشعار مورد استفاده میثم مطیعی نمود پیدا میکند و به عبارت بهتر و فلسفی، جوهر (در مقابل عرض) هیئت ایشان انقلابی است.

و اما آنچه مقصود اصلی بنده است و اشاره ای در پایان عامل دوم اشاره شود این است که عدم توجه به برادران آذری زبان ایران و خارج از ایران به عدم وجود و یا احیانا کم پیدایی شعر انقلابی آذری بر میگردد. علیرغم وجود شاعران بزرگ و حتی شاعران جوان گمنام به دلیل شاعر پرور بودن منطقه آدربایجان مسئله شعر انقلابی شبیه آنچه جناب عرفانپور، جناب سیار و مهدی کریم پور در شعر فارسی و خانم آیات القرمزی و جناب احمد حسن الحجیری در شعر عربی در پشتیبانی معنوی هیئت انجام میدهند، مورد غفلت است و به صورت کلی عدم توجه و غفلت از شیعیان آذری زبان به عدم وجود شعر انقلابی و البته در سطح قابل قبول و مناسب برمیگردد که از نظر حقیر نشانه خوبی برای فرهنگ این منطقه جغرافیایی نیست. غمبارتر اینکه در ترویج و تربیت و حمایت از شاعران ترک زبان در تراز انقلاب اسلامی و انقلاب جهانی اسلام کم کاری میشود و نیازمند بازنگری اساسی در این بخش است.


سری هم به قسمت نظرات بزنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۹
میم په به

اولین سفر رییس جمهور محبوب کشورمان به نیویورک برای شرکت در جلسه عمومی سازمان ملل با تمامی حرف ها و حدیثها به پایان رسید و جنجالها و انتقاداتی به دلیل بعضی رفتار های ایشان از سوی طیف مقابل جریان حاکم  و مقامات ارشد بر پا شد. آنچه که این انتقادات را برانگیخت ماجرای تماس تلفنی آقای روحانی با رییس جمهور امریکا بود که فارغ از اینکه کدام یک از طرفین آغازگر این تماس بوده اند و صرف تماس تلفنی خود قابل تامل است و حداقل آسیب آن کاهش وجهه انقلابی ایران است که این ادعا را می توان در برنامه های ویژه ای که رسانه های جهان با عناوینی چون HISTORIC PHONE CALL (تماس تلفنی تاریخی) به موضوع تماس بین طرفین می پرداختند و همچنین با جوسازی های روزنامه ها و سایتهای داخلی حامی جریان حاکم، اثبات کرد.

این در حالیست که صفت انقلابی بودن و انقلابی ماندن و انقلابی گری مورد تاکید رهبر معظم می باشد. بعلاوه استراتژیست ها و ژورنالیست های ایالات متحده این تماس تلفنی و اقدامات عادی سازی رابطه با این کشور را حاصل تحریم های گسترده علیه ایران دانسته و بر افزایش آن حکم می کنند. با این همه، اقدامات رییس جمهور محترم و از جمله تماس تلفنی را با توسل به راهبرد نرمش قهرمانانه می توان توجیه کرد ولی ازآنچه که نمی توان گذشت اظهارات ایشان ]جناب ریسس جمهور[ پس از بازگشت به میهن و در حاشیه جلسه هیات دولت هدف از قبول تماس تلفنی آقای اوباما را چنین بیان کرد:

«صحبت این بود که مثلا ملاقات چند دقیقه‌ای بین ما در یکی از راهروهای مجمع عمومی سازمان ملل و یا در حاشیه یکی از جلسات انجام شود، البته من موافق این نبودم و این موضوع نیز عملی نشد.»

روحانی ادامه داد: «بحث‌ها در این زمینه ادامه داشت و بعد از روز سه‌شنبه جوی در رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های آمریکایی ایجاد شد مبنی بر این‌که ایران در این سفر آمریکا را تحقیر کرده است و یا این‌که روحانی دست رد به اوباما زده است و کاخ سفید تحقیر شد. من از این حرکت و روند رسانه‌ها که شاید بخشی از آن طبیعی بود و بخشی از آن را مخالفین و صهیونیست‌ها دامن می‌زدند، خوشحال نبودم؛ چرا که اساسا بحث تحقیر نیست و من در مصاحبه‌ای که انجام دادم به این موضوع اشاره کردم. درخواست ملاقاتی بود، ما با ملاقات مشکلی نداشتیم، ولی مقدمات و شرایط لازم در این زمینه فراهم نشد.»

آنچه که از این جمله برداشت می شود این است که ایشان موافق تحقیر مستکبری همچون امریکا نیست و خدای ناکرده هرگز این چنین قصدی ندارد و علت قبول تماس تلفنی این بوده است تا به کدخدای دنیا نشان دهد ایران بچه خوبی است و هیچ کاری- از جمله تحقیر- با هیچ کشوری ولو ستمگر یا مستکبر ندارد و سرش مشغول خود است.

بنده قصد تبیین استراتژی یا نصیحت و انتقاد ندارم وصرفا جمله ای را یاد آوری می نمایم:

«ریشه کن شدن استکبار، مقصد انبیا.»

«همه انبیا آمدند و با قلدرها دعوا کردند. البته آنهایى که مى‏خواهند انبیا را قبول نکنند و وابستگان به انبیا را محکوم کنند، آنها مى‏گویند که دین براى این است که مردم را تخدیر کند، اینها تخدیر مى‏کنند و قدرتهاى بزرگ مى‏چاپند. ولى هرکس نگاه کند به سیره انبیا از صدر عالم تا حالا، مى‏بیند که آنى که اطراف انبیا جمع شدند مظلومها هستند، آنى که مقابل انبیا بودند قلدرها بودند. ما هیچ نبى‏اى را سراغ نداریم که با یک قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش. و هیچ وصى نبى‏اى را سراغ نداریم که ساخته باشد به ضد ملت خودش. این سیره انبیا از صدر عالم تا زمان خاتم همین بوده است که در مقابل این قدرتهایى که ظالم بودند- منتها هر کدام در یک محیطى بودند- از آنجا شروع کردند. حضرت موسى در یک محیطى بوده از آنجا شروع کردند. لکن مقصد این بوده است که ریشه استکبار را از جهان بکنند و مردم را از این ظلمهایى که بر ایشان مى‏شود نجات بدهند. از این جهت، دو طایفه به شما توجه دارند: یک طایفه مستکبرین و سودجوها و طوایفى که به آنها وابسته هستند. آنها را توقع نداشته باشید که با شما صلح بکنند، آنها هم نخواهند صلح کرد. آنها همه‏شان همان برنامه «فرعون» ها را دارند که سر سازش هیچ ندارند و یک دسته هم مستضعفین جامعه هستند که اکثریت و یک اکثریت محروم هستند، این دسته هم با شما هستند ...»

صحیفه امام    ج‏15   ص 507   

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۳۹
میم په به