ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

دات بلاگ دات آی آر
ــــقَــــلَــــمـــــــــــــــــــ

سید مرتضی آوینی در مقاله اسلامیت یا جمهوریت؟ :
«جمهوری اسلامی» تعبیری نیست که از انضمام این دو جزء -جمهوریت و اسلامیت - حاصل آمده باشد و چنین دریافتی از همان آغاز بر یک اشتباه غیر قابل جبران بنا شده است. «جمهوری اسلامی» تعبیری است که بنیانگذار آن برای «حکومت اسلامی آن سان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد» ابداع کرده است و تعبیر جمهوری اسلامی اگر چه حد و رسم این نظام را تبیین می کند ، اما در عین حال از اظهار ماهیت و حقیقت آن عاجز است. ذهن انسان امروز به مجرد مواجهه با تعبیر «جمهوریت» متوجه پارلما نتاریسم و انواع دموکراسی می شود، و اما در مواجهه با تعبیر «اسلامیت» هیچ مصداق روشن و یا تعریف معینی نمی یابد، چرا که اسلام ، به مثابه یک نظام حکومتی ، بر هیچ تجربه تاریخی از دنیای جدید استوار نیست. تجربه تاریخی صدر از اول نیز صورتی مدون ندارد و در نسبت با انواع نظام های حکومتی در دنیای جدید تعریف نشده است.

پیام های کوتاه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تحریم اقتصادی» ثبت شده است

انقلاب اسلامی نقطه شروع تغییر سرنوشت بشریت بود و تنزل دادن این انقلاب به انقلاب آب و نان ظلم بزرگی است. دشمنان اسلام این موضوع را خوب درک کرده اند و با فشار اقتصادی سعی دارند این نهضت منتهی به ظهور را به شکست بکشانند که البته توهمی بیش نیست. در اینجاست که با هوشیاری تمام بحث اقتصاد مقاومتی مطرح می شود تا دست طلب به غرب و شرق دراز نکنیم و به سخن گهر بار امام, جامه عمل بپوشانیم که فرمودند:

«ما باید با تمام توان کوشش کنیم تا مردم متوجّه گردند که میشود روی پای خودمان بایستیم؛ میشود در مقابل شرق و غرب از فرهنگ و حیثیّت ملّی اسلامی‌مان دفاع کنیم و میتوانیم دنیای مادّی را شکست دهیم و پرچم لا اِلهَ اِلّا‌الله وَ مُحَمَّداً رَسُولَ‌الله را در تمامی دنیا به اهتزاز درآوریم».


اما ظاهرا هنوز عده ای از خادمین بی جیره و مواجب استکبار در داخل پیدا می شوند که مدرنیته را اوج آرمان خود می دانند و به تبع آن نوع نگاهشان به اقتصاد متفاوت است امام شرابط به گونه ای بوده است که برنامه هایشان را نتوانسته اند به طور کامل به اجرا درآورند تا در سیاست به مرحله لیبرال دموکراسی و در اقتصاد به اقتصاد بازار آزاد دست یابند ولی با کمال تاسف زمان به گونه ای پیش رفته است تا اقتصاد مملکت به دلیل فشار و تحریم اقتصادی و سو مدیریت داخلی با مشکلی مواجه شود و این مطلوب نبودن وضعیت اقتصادی زمینه را برای سر دادن شعار واحد توسط هر دو گروه حزب اللهی و روشنفکر مساعد کرده و روشنفکران متظاهر به مظاهر دنیای مدرن در مقوله ای به نام ضرورت مصرف کالای ملی با نیروی های جبهه حزب الله به شعاری واحد دست یافته اند.


ای کاش که چنین بود- که چنین نیست - .وقتی به عمق شعار های هر دو گروه فرو می رویم یک تفاوت اساسی بین باطن شعار مشترک هر دو گروه را حس می کنیم: یکی این شعار را با هدف قطع وابستگی به بیگانه و استکبار سر می دهد و برای حفظ عزت مذهبی تلاش میکند و دیگری در کلاس درس دانشگاه کشوری اسلامی بی شرمانه می گوید: «من خودروی ایرانی سوار می شوم زیرا اگر کارگران کارخانه ایران خودرو از کار بیکار شوند امنیت شغلی مرا تهدید خواهند کرد».

یکی فی سبیل الله و با هدف گسترش توحید و برای مبارزه با کفر و شرک از تولید ملی حمایت می کند و دیگری فی سبیل نفسه برای از دست ندادن شغل شریفش!!!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۵:۱۴
میم په به