این متن توسط استاد بزرگوار جناب دکتر جوادی فام-استاد فلسفه و دروس معارف- از کتاب مذکور که به گفته خودشان قبل از انقلاب تهیه کرده بودند، خلاصه نویسی شده است:
منِ غیر نظامی، علی شریعتی، متهم به هر اتهامی که میتوان بزبان آورد، معتقدم به:
1- یگانگی خدا.
2- حقانیت همه انبیا از آدم تا خاتم.
3- رسالت و خاتمیت حضرت محمد (ص).
4- وصایت و ولایت و امامت علی بزرگوار.
5- اصالت عترت بعنوان تنها باب عصمت برای ورود به قرآن و سنت.
6- اعلام وصایت و امامت علی بوسیله پیغمبر نه تنها در غدیر خم بلکه در 21 مورد دیگر.
7- شوری که یک اصل اسلامی است.
8- پیغمبر اسلام دارای دو رسالت بود یکی ابلاغ وحی (نبوت) و دیگری بنیاد امت (امامت).
9- اما تاریخ، بر اساس خواست پیغمبر و پیش بینی وی پیش نرفت و از سقیفه به بعد کم کم منحرف شد و اسلام در تاریخ دو مسیر جداگانه گرفت:
- تسنن اسلامی که در طبقه حاکم جریان یافت.
- و تشیع اسلامی که در طبقه محکوم در میان مردم مظلوم و عدالتخواه جریان یافت.
10- خلافت در تاریخ پیروز شد و امامت تحقق اجتماعی نیافت و غیبت پیش آمد.
11- عصر غیبت (از غیبت امام آخرین تا ظهور آخرالزمان) عصر مسئولیت رهبری اجتماعی مردم است و دوران انتخاب رهبر به عنوان مقام ( نیابت امام) بوسیله مردم.
12- اصل انتظار فرج بعد از شدن، بعنوان انتظار ، مذهب اعتراض به عنوان یک فلسفه جبر تاریخ، زوال قطعی نظام ظلم اجتماعی و تبعیض طبقاتی بر خلاف آنچه می گویند، اعتقاد به اینست که هر وقت مردم در برابر ظلم حاکم در عالم قیام کردند قائم میرسد، و اینکه امام موعود منتظر مصلح قائم به شمشیر منتقم عدالت گستر آزادی بخش مردم جهان، در واقع منتظر ماست.
13- توحید و نبوت و معاد سه اصل دین است به معنای اعم زیرا اگر هریک از این سه کم باشد دین نیست، و اسلام قرآن، دو اصل امامت و عدالت را اضافه دارد و شیعه هیچ نیست جز اسلام یعنی قرآن و سنت.
14- معتقد به تقلید (به معنی تقلید مردم از متخصص در فروع عملی، فروع دین، احکام فقهی، یعنی تقلید فنی تخصصی یا علمی، نه عقلی و فکری و نه در اصول اعتقادی).
15- به تقیه (نه از ترس، برای حفظ ایمان. نه تقیه فرد غیر مسئول و بیکاره بلکه تقیه افرادی که در راه ایمان و پیروزی حق، عدالت و امامت تلاش میکنند. در برابر دشمن یعنی اصل رازداری در مبارزه و نیز تقیه شیعه در جامعه بزرگ اسلامی در برابر مسلمانان اهل سنت برای جلوگیری از جنگ مذهبی، تعصبات فرقه ای و تفرقه و برای ایجاد وحدت اسلامی در قبال دشمن مشترک).
16- به اجتهاد یعنی کوشش علمی آزاد افراد متخصص برای جستجوی دائمی حقایق اسلامی و تکامل در فهم اسلام و پاسخگوئی به مسائل جدید و شرایط متحول زمان و جامعه، نیازها و دشواریهای ویژه هر عصر و نسلی.
17- به مرجعیت علمی و به نیابت امام برای رهبری فکری، اجتماعی و بسیج نیروها و بکارگیری امکانات در راه پیروزی دین خدا و زندگی خلق و آگاهی مردم نسبت به عقیده شان و سرگذشتشان.
18- به پرداخت زکات و سهم امام برای تامین بودجه اقتصادی در راه اداره تشکیلات علمی و اجتماعی و تحقق برنامه ها و هدفهای علمی جامعه شیعی.
19- به برگزاری مراسم محرم، عاشورا، ذکر، احیای خاطره ائمه و تشکیل مراسمات و جلسات مذهبی و حتی اشک، نه بعنوان یک سنت موروثی طبق معمول شنوائی، بلکه برای آموزش توده مردم، آگاهی جامعه و زنده نگهداشتن همیشگی مکتب شهیدان، نه فقط برای عزاداری زیرا که کسی نمرده است، شهیدان زنده جاوید اند و وحی حاضر هستند و عزادار نمیخواهند، پیرو می خواهند. شیعه به معنی پیرو علی است و پیرو حسین و زینب و خاندان پیغمبر و پیرو یک عمل عینی است نه پرستش که بر خلاف توحید است و نه حتی عشق تنها که بی شناخت و بی عمل یک امر عاطفی است.
20- به توسل و شفاعت پیغمبر و ائمه و حتی خاک شهید بزرگ راه حقیقت، حریت و عدالت، حسین. نه به این معنی که عامل کسب نجات ناشایسته باشد بلکه برعکس عامل کسب شایستگی نجات اند.
21- به نیایش نه بعنوان وسیله تخدیر و جانشینی بر عمل و مسئولیت راه نجات فردی و راه فردی نجات بعنوان عامل نیرومندی در پرورش ارزشهای متعالی انسانی.
22- و بالاخره بعنوان روشنترین جهت و شدت و معنی ایمانم به تشیع علوی یعنی تشیع شهادت نه عزا، تشیع سرخ نه سیاه.